ساینای عزیزم بزرگ شدی لباست رو انتخاب میکنی و پافشاری میکنی که حتما همون لباس رو تنت کنی جمله میسازی ؛یاد گرفتی بگی ممنونم دلتنگیات رو نشون میدی غصه میخوری و ژستهای متفکرانه میگیری و هیچطوری نمیخوای ژستت خراب بشه ؛ دم در مهد بای بای میکنی و با اعتماد کامل میری داخل و من فکر میکنم به دختری که بزرگ شده و مسیر زندگیش رو میره و هرقدمش یک گام بزرگ از نوزادی و وابستگی دور میشه و بزرگ میشه بزرگ از من و باباش بزرگتر وووووو