دوستی ماجرای غریبی داره اول که کوچولویی به همه میگی دوست بعد کم کم غربال میشه بعد یهو توی 40سالگی میبینی کلا دوتا  دوست بیشتر نداری وبقیه آشنان. بعد یه روز با یه دوست خیلی کهنه خیلی عزیز نشستی دفترهای قدیمی رو ورق میزنی و شماره بچه های دبیرستان رو پیدا میکنید و بعد یهو گروه میزنید و 20نفر آدم رو بعد 24سال پیدا میکنی و سه چهار روز درگیر خاطره ها میشی وبعد میشینی با خودت میگی اینهمه حس آشنایی و آرامش اسمش چیه توی کدوم گروه باید دسته بندیش کرد. به گروه و دسته اش کار ندارم ولی هرچی هست خدا هر چیزی رو به موقعش سر راهت میزاره که یهو سر نخوری بری پایین دست خدا رو ول نکن هیچوقت تنها نمیمونی....