خوشحالممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
ساینا تقریبا هر روز داری میگی این بهترین تابستون عمرمه و من هربار که میشنوم با تمام وجود از خوشحالیت خوشحال میشم اول مامان فارغ التحصیل شد و دکتری هم قبول شد اما نمیره .دوم کلاس شنا شروع شده سوم هفته ی دیگه میرم شمال .چهارم ماه دیگه میریم اهواز . پنجم دکور خونه رو عوض کردیم. ششم دیشب سه تایی من و تو و سها رفتیم خرید و توپ توپپپپپپپپپپپپپپپپپپپ خرید کردیم اونم از این مدلایی که اینم بزار خب اون بلوزم قشنگه اینم بزار و نپرسی چند اصلا وای چقدر کیف داشت واووووووووووووووووووووووووووووووو خدایا قسطها را به پایان برسان تا مامان هر چند ماه یکبار اینطوری خرید کنه ههههههههههههههههههه. میریم که داشته باشیم ادامه ی زندگی رو.............
پ ن: الان که دارم اینا رو می نویسم هر دوتون توی آبید.دوستتون دارم.
+ نوشته شده در دوشنبه سوم تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۱۶ ق.ظ توسط مامان
|