سها

از بس کنجکاوی و به همه چی دست میزنی جمله ی دست نزن رو خوب یاد گرفتی سهای قشنگ و مهربانم نازنین مادر خنده هایت مثل باز شدن باغی پر از گلهای زیباست لحظه هایی که در آغوشت میگیرم در ابرها سیر میکنم بی وزن و رها و شاد دوستت دارم عزیزکم .

نوشته های روزهای خوب

این روزها همه چیز خیلی خوب است مدرسه میروی کلاس اول شده ایی و من مشتاق خواندنهای توام میخواهم دنیای کتابها را بشناسی وسیع و دوست داشتنی .سها هم که مشغول کشف دنیاست ملوسک نازنینی شده ایی سهای ما .

حال خوب

خدایا این حال خوب را مستدام کن من خوشبختم ....

سها

" alt="مادر وقتی کودک بود" /> 

سها گاهی چنان در خنده هایت غرق میشوم که یادم میرود بزرگ شده ام در 35 سالگی نیمی از راه را طی کرده ام نیم بیشتررا...

چایی

یادگرفتی چایی دم کنی و من در هیاهوی شادیهای دلم شاهد بزرگ شدنت هستم خانم زیبا ....

دوست داشتنت موهبتی الهی است

سها ی نازنینم اینروزها راه می روی و مامان و بابا میگویی و من فدای قدمهای کوچک دوستت دارم

 

عید

فکر لباس عید خریدن همیشه از اول بهمن شروع میشه

یکسالگی

امروز یکساله شد سها ی نازنینمون یکسال گذشت خدایا برای همه چی ممنونم

عروسک قشنگم

عکس چهارنفره

" alt="نقاشی ساینا" />

دندان

ساینای نازم اولین دندان شیری افتاد و بزرگ شدی به قول خودت وسها 4تا دندان شیری درآورد....